آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

سوار کردن به انگلیسی

معنی‌ها

to cause to ride, to mount, to take on board, to pick up (a passenger), to assemble, to erect

to cause to ride

to mount

to take on board

to pick up

to assemble

to erect

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

installation, overdub, ride, superimpose

installation

overdub

ride

superimpose

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت سوار کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سوار کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سوار کردن

لغات نزدیک سوار کردن

پیشنهاد بهبود معانی